ترجمه کلمه to give up the ghost

to give up the ghost جان دادن ،جان تسليم کردن ،روح تسليم کردن ،مردن

ترجمه کلمه the door sagged

the door sagged در يک بر شد

to give utterance to ادا کردن ،گفتن ،اظهارکردن ،بسخن دراوردن

the door banged درباصداى محکم و بلندى بهم خورد

tapering charge الکترونيک : پر کردن شيبدار

the document purports that انچه از اين سند مفهوم ميشود اينست که

to give way جاخالى کردن ،پس رفتن ،فرورفتن ،خراب شدن ،ارزان شدن ،تن دردادن

to give vent to one’s wrath دق دل را خالى کردن

the dog wasled سگ بند در گردن داشت ،سگ را بابندمى بردند

the doctor ordered an ointment پزشک مرهم تجويز کرد