circle of influence عمران : دايره اى که حد منطقه تاثير را مشخص ميکند
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه circle of position
circle of position علوم نظامى : دايره اى که از موضع نفرات عبور مى کند دايره مکان ناظر
Read More »ترجمه کلمه circle(s)
circle(s) “دايره قانون ـ فقه : احاطه کردن”
Read More »ترجمه کلمه circler
circler دوار،عضو محفل
Read More »ترجمه کلمه circlet
circlet حلقه زرياگوهر،انگشترى ،تشکيل دايره کوچک دادن ،دايره وارحرکت کردن
Read More »ترجمه کلمه circocele
circocele دوالى بيضه
Read More »ترجمه کلمه circuit
circuit “مدار جريان ،اتصال الکتريکى ،حوزه صلاحيت دادگاه ،پيست اتومبيلرانى ،جريان الکتريکى ،(حق ).حوزه قضايى يک قاضى ،دوره ،گردش ،جريان ،حوزه ،اتحاديه ،کنفرانس ،دورچيزى گشتن ،درمدارى سفر کردن ،احاطه کردن علوم مهندسى : مسير گردش کامپيوتر : مدار الکترونيک : مدار عمرا”
Read More »ترجمه کلمه circinate
circinate قوسى ،پرگارى ،تاشده ،چين دار
Read More »ترجمه کلمه circini
circini نجوم : دوپرگار
Read More »ترجمه کلمه circinus
circinus نجوم : دوپرگار
Read More »