clamor )=clamour(بانگ ،غوغا،سروصدا،غريو کشيدن ،مصرانه تقاضا کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه clamorous
clamorous مصر،خروشان ،پرخروش ،جيغ ودادکن ،پرسروصدا
Read More »ترجمه کلمه clamorously
clamorously با جيغ و داد،مصرانه
Read More »ترجمه کلمه clamour
clamour )=clamor(بانگ ،غوغا،سروصدا،غريو کشيدن ،مصرانه تقاضا کردن
Read More »ترجمه کلمه clamp
clamp “محکم کردن ،مهار کردن ،بند زدن فشار دادن ،بيرون کشيدن ،در قيد گذاشتن ترمينال ،مهار،گيره عقربک ،بست ،بند،انبرک ،باگيره نگاهداشتن ،با قيد ومنگنه محکم بستن علوم مهندسى : بست کامل معمارى : گيره شيمى : گيره علوم نظامى : چفت”
Read More »ترجمه کلمه clairvoyant
clairvoyant روشن بين ،نهان بين
Read More »ترجمه کلمه claisen ester condensation
claisen ester condensation شيمى : تراکم کلايزنى استر
Read More »ترجمه کلمه claisen flask
claisen flask شيمى : بالن کلايزن
Read More »ترجمه کلمه claisen rearrangement
claisen rearrangement شيمى : نوارايى کلايزنى
Read More »ترجمه کلمه clam
clam حلزون دوکپه اى يا صدف خوراکى از جنسpecten،گوشت صدف ،بچنگال گرفتن ،محکم گرفتن
Read More »