clock-maker ساعت ساز
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه clock method
clock method علوم نظامى : روش شمارش هدفها به طريقه ساعتى روش شمارش در جهت عقربه ساعت
Read More »ترجمه کلمه cloak
cloak ردا،عبا،جبه ،خرقه ،پنهان کردن ،درلفافه پيچيدن
Read More »ترجمه کلمه cloak and dagger
cloak and dagger شبيه نمايشنامه پليسى ،اسرار اميز
Read More »ترجمه کلمه cloak-room
cloak-room اطاقى که کلاه وبالاپوش واسبابهاى ديگردرانجامى سپارند
Read More »ترجمه کلمه cloakroom
cloakroom رخت کن
Read More »ترجمه کلمه clobber
clobber “(انگليس )خمير ياچسب سياه رنگى که با ان ترک وشکاف هاى کفش را پر ميکنند،دنده(ماشين)،لباس ،جامه ،وصله کردن ،بهم پيوستن ،کتک زدن کامپيوتر : پاک کردن فايل”
Read More »ترجمه کلمه cloche
cloche کلاه تنگ وچسبان براى خانم ها
Read More »ترجمه کلمه clocher
clocher معمارى : برج ناقوس
Read More »ترجمه کلمه clitoral orgasm
clitoral orgasm روانشناسى : اوج جنسى خروسه اى
Read More »