coaming “زهوار،ظرف لبه بلند،حائل( عرشه کشتى) علوم نظامى : ديواره دور دريچه ها علوم دريايى : ديواره دور دريچه ها”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه coamings
coamings لبه بلند،حائل( درعرشه کشتى)
Read More »ترجمه کلمه coanda effect
coanda effect علوم هوايى : گرايش سيال براى چسبيدن به سطح جامد
Read More »ترجمه کلمه coapt
coapt باهم جور امدن ،باهم متناسب شدن ،چسبانيدن
Read More »ترجمه کلمه coaptation
coaptation بهم خوردن ،بهم افتادن ،جا افتادن
Read More »ترجمه کلمه coalescent
coalescent بهم اميخته ،پيوسته
Read More »ترجمه کلمه coalfield
coalfield ناحيه ذغال خيز
Read More »ترجمه کلمه coalification
coalification زيست شناسى : ذغالى شدن
Read More »ترجمه کلمه coaling bag
coaling bag “گونى حمل بار هلى کوپتر علوم نظامى : گونى حمل بار علوم دريايى : گونى حمل بار”
Read More »ترجمه کلمه coalition
coalition “در ارتباطات بين المللى اين کلمه به تجمع چند دولت به منظور وصول به هدف مشترک ،ائتلاف ،پيوستگى ،اتحاد موقتى قانون ـ فقه : مثلا “”جنگ عليه دشمن اطلاق مى شود در اين مقام مى توان چنانچه معمول است اين کلمه را به “” اتفاق “” يا “” اتحاد “” تبديل کرد”
Read More »