cob “ادم مهم ،ضربت برکپل cobb( نيز نوشته مى شود)،توده ،چوب ذرت معمارى : چينه”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه cob web theorem
cob web theorem بازرگانى : ه کالا در هر زمان تابع قيمت ان کالا در دوره زمانى قبلى است.
Read More »ترجمه کلمه coatee
coatee نيم تنه( نظامى)،دامن کوتاه
Read More »ترجمه کلمه coating
coating “اغشته کردن ،اغشتن ،پوشش ،روکش( رنگ يا چيزهاى ديگر)،اندود عمران : پوششى از يک لايه رنگ يا گچ معمارى : اندود کردن”
Read More »ترجمه کلمه coating varnish
coating varnish “لعاب ،روکش لاکى علوم مهندسى : ورنى”
Read More »ترجمه کلمه coauthor
coauthor شريک در تاليف ونگارش
Read More »ترجمه کلمه coax
coax “coaxial cable،ريشخندکردن ،نوازش کردن ،چرب زبانى کردن کامپيوتر : کابل هم محور”
Read More »ترجمه کلمه coaxal
coaxal هم محور
Read More »ترجمه کلمه coaxial
coaxial “متحدالمرکز،هم محور علوم مهندسى : هم محور معمارى : هم اسه علوم نظامى : موازى”
Read More »ترجمه کلمه coat of mail
coat of mail زره نيم تنه اى
Read More »