codified قانون ـ فقه : مدون
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه codify
codify “قانون وضع کردن ،بصورت رمز دراوردن ،رمزى کردن ،تدوين کردن قانون ـ فقه : تدوين کردن”
Read More »ترجمه کلمه codimer
codimer شيمى : همدوپار
Read More »ترجمه کلمه coding
coding “کدگذارى ،رمزگذارى ،برنامه نويسى کامپيوتر : برنامه نويسى روانشناسى : رمزگردانى بازرگانى : کد گذارى ،علامت گذارى”
Read More »ترجمه کلمه coding delay
coding delay علوم نظامى : تاخير زمانى مربوط به کشف رمز و پيام
Read More »ترجمه کلمه coding form
coding form “ورقه برنامه نويسى کامپيوتر : فرم برنامه نويسى”
Read More »ترجمه کلمه codes
codes “رمزهاى پنهان کامپيوتر : کدهاى مخفى”
Read More »ترجمه کلمه codes and codification
codes and codification “علامت بازرگانى : علامت گذارى”
Read More »ترجمه کلمه codex
codex مجموعه قوانين ،دستخط کهنه ،نسخه قديمى
Read More »ترجمه کلمه codfish
codfish ماهى روغن
Read More »