combined forces علوم نظامى : نيروهاى مرکب
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه combined influence mine
combined influence mine “مين با مکانيسم عامل مرکب علوم نظامى : مين مجهز به مدار با حساسيت مرکب”
Read More »ترجمه کلمه combinatorics
combinatorics “محاسبه تعداد موارد يکسان ،تعداد راههاى انجام يک کار کامپيوتر : ترکيب شناسى”
Read More »ترجمه کلمه combinatory
combinatory ترکيبى ،ترکيب شونده
Read More »ترجمه کلمه combine
combine باهم پيوستن ،ملحق شدن ،متحد شدن ،اميختن( ش ).ترکيب شدن ،ترکيب کردن ،ماشين درو وخرمن کوبى ،کمباين
Read More »ترجمه کلمه combined
combined “مرکب ،ترکيب شده علوم نظامى : مختلط”
Read More »ترجمه کلمه combined arms
combined arms “رسته هاى مرکب ،يکان مرکب علوم نظامى : مرکب”
Read More »ترجمه کلمه combined arms army
combined arms army “ارتش مرکب ،ارتش مختلط علوم نظامى : ارتش متشکل از نيروهاى مرکب”
Read More »ترجمه کلمه combined arms team
combined arms team “تيم مرکب ،تيم رسته هاى مرکب( حدود گروهان) علوم نظامى : تيم رسته هاى مرکب”
Read More »ترجمه کلمه combination vehicle
combination vehicle “خودروهاى مرکب علوم نظامى : خودروى بکسل کننده و بکسل شونده”
Read More »