سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه commit

commit “بکار بردن نيروها،وارد عمل کردن نيروها انجام دادن ،مرتکب شدن ،اعزام داشتن براى( مجازات و غيره)،متعهدبانجام امرى نمودن ،سرسپردن قانون ـ فقه : تسليم کردن روانشناسى : مرتکب شدن علوم نظامى : مرتکب شدن”

Read More »

ترجمه کلمه commissioner

commissioner “حق العمل کار،عضو هيئت ،مامور عالى رتبه دولت قانون ـ فقه : نماينده بازرگانى : واسطه ورزش : مدير مسابقات”

Read More »