confirmed letter of credit بازرگانى : اعتبار اسنادى تاييد شده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه confines
confines حد،مرزمشترک
Read More »ترجمه کلمه confining layer
confining layer معمارى : لايه فشارزا
Read More »ترجمه کلمه confirm
confirm “ابرام کردن ،تائيد کردن ،مسجل کردن تسجيل ،تاييد کردن ،تصديق کردن ،تثبيت کردن قانون ـ فقه : نتفيذ کردن”
Read More »ترجمه کلمه confirmable
confirmable قابل تاييد وتصديق
Read More »ترجمه کلمه confirmation
confirmation “تائيد،تسجيل تنفيذ،تاييد،تصديق ،ابرام ،تثبيت ،استقرار قانون ـ فقه : تنفيذ،تطبيق روانشناسى : تاييد بازرگانى : تائيد،تصديق علوم نظامى : تاييد از اطلاعات رسيده”
Read More »ترجمه کلمه confirmative
confirmative تاييد کننده
Read More »ترجمه کلمه confine
confine “توقيف کردن ،در جمع)S( ،محدوده ،محدود کردن ،منحصر کردن ،محبوس کردن قانون ـ فقه : در جمع”
Read More »ترجمه کلمه confined
confined بسترى ،محدود شده
Read More »ترجمه کلمه confined equifer
confined equifer عمران : سفره محدود
Read More »