constitutionally مطابق قانون ( اساسى) ،ذاتا،مزاجا
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه constitution
constitution “ساختمان ووضع طبيعى ،تشکيل ،تاسيس ،مشروطيت ،قانون اساسى ،نظام نامه ،مزاج ،بنيه قانون ـ فقه : قانون اساسى ،اساسنامه و نظامنامه روانشناسى : سرشت”
Read More »ترجمه کلمه constitutional
constitutional “قانونى ،مطابق قانون اساسى قانون ـ فقه : اساسى روانشناسى : سرشتى”
Read More »ترجمه کلمه constitutional formula
constitutional formula شيمى : فرمول ساختارى
Read More »ترجمه کلمه constitutional government
constitutional government قانون ـ فقه : حکومت مشروطه
Read More »ترجمه کلمه constitutional graph
constitutional graph شيمى : گراف سرشتى
Read More »ترجمه کلمه constitutional law
constitutional law قانون ـ فقه : حقوق اساسى
Read More »ترجمه کلمه constitutional low
constitutional low قانون ـ فقه : قانون اساسى
Read More »ترجمه کلمه constituency
constituency “هيات موکلان يک حوزه( در انتخابات قوه مقننه)،هيئت موسسان ،حوزه انتخاباتى قانون ـ فقه : حوزه انتخابيه”
Read More »ترجمه کلمه constituent
constituent “ماده متشکله ،جزء متشکله ،سازه ،جزء ترکيب کننده ،سازا،جزء اصلى ،انتخاب کننده ،موکل ،سازنده علوم مهندسى : تشکيل دهنده معمارى : جزء قانون ـ فقه : عضو مجلس موسسان شيمى : جزء تشکيل دهنده روانشناسى : مولفه”
Read More »