control signal کامپيوتر : علامت کنترل
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه control signals
control signals “سيگنالهاى کنترلى کامپيوتر : علائم کنترلى”
Read More »ترجمه کلمه control punch
control punch “منگنه کنترلى کامپيوتر : پانچ کنترلى”
Read More »ترجمه کلمه control ratio
control ratio الکترونيک : نسبت فرمان
Read More »ترجمه کلمه control read only memory
control read only memory کامپيوتر : حافظه فقط خواندنى کنترلى
Read More »ترجمه کلمه control register
control register کامپيوتر : ثبات کنترل
Read More »ترجمه کلمه control rocket
control rocket علوم هوايى : راکت کوچکى که در صورت لزوم روشن شده و وضعيت يا سرعت فضاپيما را تصحيح ميکند
Read More »ترجمه کلمه control rod
control rod “ميله کنترل علوم هوايى : ميله لوله يا صفحه اى در هسته شناسى که حاوى موادى است که نوترونها را بسرعت جذب ميکند”
Read More »ترجمه کلمه control pannel
control pannel “تابلوى فرمان ،تابلوى کنترل ،تابلوى دستگاهها علوم مهندسى : پانل کنترل”
Read More »ترجمه کلمه control period
control period “دوره کنترل اماد علوم نظامى : مدت زمان کنترل و بررسى اماد”
Read More »