course to steer “راه پيمودنى علوم دريايى : راه رفتنى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه courier station
courier station “مقرر پيک ،دفتر پيک علوم نظامى : دفتر نامه رسانان”
Read More »ترجمه کلمه courier transfer officer
courier transfer officer “افسر مسئول قسمت پيک ارتشى علوم نظامى : افسر مسئول پيک”
Read More »ترجمه کلمه courier transfer station
courier transfer station “ايستگاه تعويض پيک علوم نظامى : مرکز ارسال پيک ارتشى”
Read More »ترجمه کلمه course
course “مسير رفت و برگشت ،پيست مسابقه ،لايه ،طبقه ،قشر،راه ،مسير حرکت ،مسير هواپيما،دوره مسير تيراندازى ،مسير مسابقه ،دوره اموزش ،ميدان تير،خط سير( در نقشه بردارى)، :)n.(دوره ،مسير،روش ،جهت ،جريان ،(با )inدرطى ،درضمن ،بخشى از غذا،اموزه ،اموزگان ، :)vt.& vi.(دنبال کردن ،بسرعت حرکت دادن ،چهار نعل رفتن علوم مهندسى : مسافت عمران : خط سير معمارى : رگه ورزش : ...
Read More »ترجمه کلمه course light
course light “روشنايى باند فرودگاه علوم نظامى : چراغهاى مخصوص روشن کردن باند فرود”
Read More »ترجمه کلمه course line shot
course line shot “مشاهده در خط علوم نظامى : تيرى که در خط حرکت هدف و به جلوى ان اصابت کرده باشد”
Read More »ترجمه کلمه couponing
couponing “جيره بندى بازرگانى : کوپن بندى”
Read More »ترجمه کلمه courage
courage جرات ،دليرى ،رشادت ،شجاعت ،دلاورى
Read More »ترجمه کلمه courageous
courageous دلير،باجرات
Read More »