crab “به پهلو حرکت کردن ،برج سرطان ،خرچنگ گرفتن ،(امر ).جرزدن ،عصبانى کردن ،عصبانى شدن ،باعث تحريک وعصبانيت شدن ،ادم ترشرو،کج خلق علوم هوايى : پرواز با بالهاى افقى همراه با اندکى انحراف سمتى در اثر بادهاى جانبى علوم نظامى : حرکت جانبى ناو علوم دريايى : حرکت جانبى ناو”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه crab angle
crab angle علوم نظامى : زاويه بين مسير حرکت هواپيما و محور دوربين عکاسى
Read More »ترجمه کلمه crab apple
crab apple سيب صحرايى
Read More »ترجمه کلمه crab-catcher
crab-catcher مرغ خرچنگ خور
Read More »ترجمه کلمه cpu
cpu “Central Processing Unit کامپيوتر : واحد پردازش مرکزى”
Read More »ترجمه کلمه cpu time
cpu time “مقدار زمانى که توسط پردازش مرکزى به اجراى دستورالعملهاى برنامه اختصاص داده مى شود کامپيوتر : زمان واحد پردازشگر مرکزى”
Read More »ترجمه کلمه cqnis major
cqnis major کلب اکبر
Read More »ترجمه کلمه cr
cr “Carriage Return،بازگشت نورد کامپيوتر : سر سطر رفتن”
Read More »ترجمه کلمه cr (conditioned reflex)
cr (conditioned reflex) روانشناسى : بازتاب شرطى
Read More »ترجمه کلمه cozy
cozy )=cosy(دنج ،راحت ،گرم ونرم
Read More »