سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه crimp

crimp “طره ،جعد موى ،مانع ،چروکيدن ،چين چين وموجدار کردن ،پيچش وانقباض عضله درخواب ،اغوا کردن ،گول علوم نظامى : پيچاندن علوم دريايى : پيچاندن”

Read More »

ترجمه کلمه crimping

crimping “جانشاندن ،با پيچاندن محکم کردن معمارى : شياردهى علوم هوايى : موجدار کردن علوم نظامى : نشاندن گلوله روى پوکه”

Read More »