cross bar شطرنجى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه cross bar of window
cross bar of window معمارى : الت پنجره
Read More »ترجمه کلمه croquette
croquette کوفته برنجى
Read More »ترجمه کلمه croquis
croquis (هن ).طرح ،انگاره ،مسوده ،کروکى
Read More »ترجمه کلمه crore
crore کرور،ده ميليون
Read More »ترجمه کلمه crosier
crosier عصاى اسقفى ياکشيشى ( که نشانى ازچوپانى اوست براى گله خدا)
Read More »ترجمه کلمه cross
cross “متقاطع ،عرضى ،عبور کردن ،تقاطع کردن ،برخورد کردن قطع کردن يک مسير،صليب ،خاج ،چليپا،علامت ضربدر ياباضافه ،حدوسط،ممزوج ،اختلاف ،مرافعه ،تقلب ،نادرستى ،قلم کشيدن بروى ،خط بطلان کشيدن بر(با outيا)off،گذشتن ،عبوردادن ،مصادف شدن با،روبروشدن ،قطع کردن ،دورگه کردن(مثل قاطر)،پيوندزدن ،کج خلقى کردن ،خلاف ميل کسى رفتار کردن علوم مهندسى : متقاطع کردن الکترونيک : تقاطع قانون ـ فقه : صليب ...
Read More »ترجمه کلمه cropper
cropper برداشت کننده محصول ،ماشين موزنى ،پرت شدن
Read More »ترجمه کلمه cropping
cropping “چيدن کامپيوتر : اراستن”
Read More »ترجمه کلمه croppy
croppy کسيکه موى سرش راکوتاه کرده باشد
Read More »