cross block ورزش : سد کردن خط دفاعى از کنار
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه cross-bones
cross-bones شکل استخوانهاى ران که زيرشکل کاسه سرميگذارند ونشانه مرگ است
Read More »ترجمه کلمه cross-bow
cross-bow کمان زنبورکى ،کمان پولادى ،گوله کمان
Read More »ترجمه کلمه cross brace
cross brace “گيره عرضى ،بادبند چپ و راست( اهنکارى) علوم مهندسى : مهار عرضى معمارى : بادبند چپ و راست”
Read More »ترجمه کلمه cross bracing
cross bracing عمران : مهاربندى بشکل مثلث
Read More »ترجمه کلمه cross bearing
cross bearing علوم نظامى : بلبرينگ سوزنى
Read More »ترجمه کلمه cross bearings
cross bearings علوم دريايى : سمتهاى متقاطع
Read More »ترجمه کلمه cross belt
cross belt “قطار حمايل ،کمربند حمايل علوم نظامى : قطار حمايل فشنگ”
Read More »ترجمه کلمه cross bench
cross bench نيمکت بيطرفان در مجلس
Read More »ترجمه کلمه cross bill
cross bill “لايحه دفاعيه قانون ـ فقه : شکايت متقابل”
Read More »