cross fall “شيب عرضى معمارى : شيب در پهنا”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه cross feed
cross feed “خورد متقابل علوم مهندسى : تغذيه عرضى”
Read More »ترجمه کلمه cross fertile
cross fertile اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
Read More »ترجمه کلمه cross fertilization
cross fertilization لقاح دو سلول جنسى متفاوت ،لقاح متقابل
Read More »ترجمه کلمه cross examination
cross examination “استنطاق بازجويى از شهود،مواجهه دادن شهود،بازجويى همگانى ،تحقيق چند جانبه بازپرسى کردن ،استنطاق ،بازرسى( از شاهد) قانون ـ فقه : به طور کلى در CL کليه شهود و کارشناسان و مامورين کشف جرم در موقع محاکمه بايد علنا “”و حضورا “”اطلاعات خود را بيان دارند و دادستان و وکيل متهم حق سوال کردن از ايشان را دارند علوم ...
Read More »ترجمه کلمه cross examine
cross examine استنطاق کردن ،بازجويى کردن
Read More »ترجمه کلمه cross examiner
cross examiner بازجويى کننده ،مستنطق
Read More »ترجمه کلمه cross-eye
cross-eye لوچى ،کج بينى ،دو بينى
Read More »ترجمه کلمه cross-eyed
cross-eyed لوچ ،دوبين
Read More »ترجمه کلمه cross-cultural psychiatry
cross-cultural psychiatry روانشناسى : روانپزشکى ميان فرهنگى
Read More »