cross sectional data “داده هاى برش عرضى بازرگانى : داده ها در يک مقطع زمانى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه cross-reaction
cross-reaction شيمى : سطح مقطع
Read More »ترجمه کلمه cross refer
cross refer از يک قسمت کتاب به قسمت ديگر ان مراجعه کردن ،مراجعه متقابل کردن
Read More »ترجمه کلمه cross reference
cross reference “سيستم مختصات ،مراجعه متقابل ،مراجعه از فهرستى به فهرست ديگر،ارجاع متقابل کامپيوتر : ارجاع متقابل علوم نظامى : شبکه چهارخانه”
Read More »ترجمه کلمه cross reference table
cross reference table کامپيوتر : جدول ارجاع متقابل
Read More »ترجمه کلمه cross road
cross road “محل تقاطع دو جاده ،چهارراه علوم مهندسى : چهارراه علوم نظامى : تقاطع جاده”
Read More »ترجمه کلمه cross-roads
cross-roads چارراه
Read More »ترجمه کلمه cross pollinate
cross pollinate )=cross polinize(بطور مصنوعى گرده افشانى کردن ،لقاح
Read More »ترجمه کلمه cross pollination
cross pollination (گ.ش ).گرده افشانى از گلى بگل ديگر
Read More »ترجمه کلمه cross products
cross products شيمى : حاصلضرب ضربدرى
Read More »