cut “تغيير سمت سريع( نسبت مدافع)،حذف بازيگر پس از ازمايش ،کات ،خاکبردارى ،کند،بريدن ،گسيختن ،گسستن ،چيدن ،زدن ،پاره کردن ،قطع کردن ،کم کردن ،تراش دادن( الماس وغيره)،عبور کردن ،گذاشتن ،برش ،چاک ،شکاف ،معبر،کانال ،جوى ،تخفيف ،بريدگى ،بريده ،تقليل دادن علوم مهندسى : برش کامپيوتر : بريدن معمارى : بريدگى ورزش : ضربه قوس دار پرتاب به پشت ميله ها،توپ قوسدار ...
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه cut a figure
cut a figure خود را جلوه دادن
Read More »ترجمه کلمه cut a groove (to)
cut a groove (to) معمارى : کوم کندن
Read More »ترجمه کلمه cut a joke
cut a joke شوخى کردن ،مزه انداختن
Read More »ترجمه کلمه customs house
customs house )=customhouse(گمرکخانه ،اداره گمرک
Read More »ترجمه کلمه customs of the services
customs of the services علوم نظامى : مقررات و روشهاى جارى قسمتها امور جارى نيروها
Read More »ترجمه کلمه customs of war
customs of war “اداب عرفى جنگ قانون ـ فقه : اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونى داشته باشد مورد قبول دولتهاست”
Read More »ترجمه کلمه customs officer
customs officer “مامور گمرک قانون ـ فقه : گمرکچى”
Read More »ترجمه کلمه customs tariff
customs tariff “تعرفه گمرکى بازرگانى : حقوق گمرکى”
Read More »ترجمه کلمه customs declaration
customs declaration قانون ـ فقه : اظهار نامه گمرکى
Read More »