decigrame يکدهم گرم
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه decile
decile “دهک روانشناسى : دهکى بازرگانى : توزيع دهگانه”
Read More »ترجمه کلمه decided
decided مصمم ،قطعى
Read More »ترجمه کلمه decidedly
decidedly بطور مصمم ،بطور قطعى
Read More »ترجمه کلمه deciding
deciding “امتياز سرنوشت ساز،نزديک به هدف ورزش : نزديک به دروازه حريف”
Read More »ترجمه کلمه decidua
decidua غشاء فانى ،پرده افتنده زهدان
Read More »ترجمه کلمه deciduous
deciduous “گياهى که در زمستان برگ ميريزد،برگريز زيست شناسى : برگ ريز پاييزى”
Read More »ترجمه کلمه deci
deci “نجوم : دسى علوم هوايى : دسى”
Read More »ترجمه کلمه deci-ampere
deci-ampere الکترونيک : دهم امپر
Read More »ترجمه کلمه decibel
decibel “دسيبل( واحد صوت)،)db(،دسيبل ،واحدى که نسبت بين دو مقدار الکتريسيته يا صوت را بيان ميکند،واحدى براى اندازه گيرى شدت و ضعف صدا الکترونيک : دسيبل روانشناسى : دسيبل زيست شناسى : دسى بل”
Read More »