decretory قطعى ،قاطع ،بحرانى ،فرمانى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه decremeter
decremeter الکترونيک : خفيدگى سنج
Read More »ترجمه کلمه decrepit
decrepit سالخورده و فرتوت ،ضعيف و ناتوان ،خيلى پير
Read More »ترجمه کلمه decrepitate
decrepitate بودادن و سرخ کردن ،ترق ترق کردن( دراثربودادن ناگهانى)
Read More »ترجمه کلمه decrepitation
decrepitation ترق وتروق ،صورت نمکى
Read More »ترجمه کلمه decrepitude
decrepitude حالت ضعف و ناتوانى ،فرتوتى ،شکستگى
Read More »ترجمه کلمه decree
decree “قرار دادگاه ،مقرر داشتن ،قضاء،قضاوت ،تصويبنامه( هئيت وزيران)،حکم کردن ،حکم ،فرمان قانون ـ فقه : حکم صادره از محاکم نيروى دريايى”
Read More »ترجمه کلمه decree law
decree law حکم وزارتى که داراى قوت قانونى است
Read More »ترجمه کلمه decreer
decreer حکم دهنده
Read More »ترجمه کلمه decrement
decrement “ضايعات ،فرتوتى ،کهنگى ،ميزان کاهش ،کاستن پله اى کامپيوتر : کاستن پله اى روانشناسى : کاهش علوم هوايى : کاهش ميزان يک متغير”
Read More »