default “قصور کردن ،عدم پرداخت بدهى( اصل و فرع وام)،کوتاهى ،قصور،غفلت ،نکول کردن ،قراردادى کامپيوتر : پيش فرض بازرگانى : نکول کردن ،غفلت ورزيدن ،عدم پرداخت بدهى ورزش : غيبت بازيگر يا تيم و باخت”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه default by the principal
default by the principal بازرگانى : نکول توسط واگذارنده
Read More »ترجمه کلمه default condition
default condition وضعيت قرار دادى
Read More »ترجمه کلمه default directory
default directory کامپيوتر : دايرکتورى پيش فرض يا قراردادى
Read More »ترجمه کلمه defalcator
defalcator مختلس ،دزد
Read More »ترجمه کلمه defamation
defamation “توهين ،افترا،بدگويى ،تهمت ،بدنامى و رسوايى قانون ـ فقه : افتراء،افترا”
Read More »ترجمه کلمه defamatory
defamatory “افترا اميز،افترااميز قانون ـ فقه : توهين اميز”
Read More »ترجمه کلمه defame
defame بدنام کردن
Read More »ترجمه کلمه defacement
defacement ضايع يا محوکردن ،بدشکل کردن
Read More »ترجمه کلمه defacto
defacto “عملى ،بالفعل ،عملا(درمورد دولتى که باانقلاب ونظيران روى کار امده و هنوز بطور رسمى شناخته نشده) قانون ـ فقه : بدون توجه به استحقاق”
Read More »