depot maintenance “نگهدارى امادگاهى علوم نظامى : نگهدارى دپويى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه depot repair
depot repair علوم نظامى : تعميرات امادگاهى
Read More »ترجمه کلمه depot supply
depot supply “اماد امادگاهى علوم نظامى : اماد دپويى”
Read More »ترجمه کلمه deposited
deposited “امانى قانون ـ فقه : امانتى”
Read More »ترجمه کلمه depositery
depositery “امانتدار،محل نگهدارى سپرده بازرگانى : نگهدارنده سپرده”
Read More »ترجمه کلمه depositing
depositing “توديع قانون ـ فقه : به امانت گذاشتن”
Read More »ترجمه کلمه deposition
deposition “ته نشست ،گواهى کتبى ،استشهاديه ،گواهى ،نوشته ،ورقه استشهاد،خلع ،عزل علوم مهندسى : نوشته معمارى : نهشت قانون ـ فقه : در CL مشروط بر ان است که اولا “”به قيد التزام به راستگويى و ثانيا “”در حضور مامور رسمى تنظيم شود شيمى : رسوبگيرى زيست شناسى : نهشت”
Read More »ترجمه کلمه deposition welding
deposition welding علوم مهندسى : جوشکارى رسوبى
Read More »ترجمه کلمه deposit ratio
deposit ratio بازرگانى : نسبت سپرده
Read More »ترجمه کلمه deposit slip
deposit slip بازرگانى : اعلاميه پرداخت سپرده
Read More »