depress “گود کردن ،پايين دادن لوله ،دلتنگ کردن ،دژم کردن ،افسرده کردن ،فرو بردن ،(م.م ).کم بها کردن ،از ارزش انداختن علوم مهندسى : فشردن علوم نظامى : پايين اوردن”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه depressant
depressant عامل پريشانى ،دژم ساز،عامل کاهش دهنده فعاليت بدنى
Read More »ترجمه کلمه depressant drugs
depressant drugs روانشناسى : داروهاى کندساز
Read More »ترجمه کلمه depreciator
depreciator تنزل دهنده
Read More »ترجمه کلمه depreciatory
depreciatory کاهش ،استهلاکى ،کاهنده ،کسر کننده
Read More »ترجمه کلمه depredate
depredate غارت کردن ،به يغما بردن ،از بين بردن ،تلف کردن
Read More »ترجمه کلمه depredation
depredation “ترکتازى ،غارت قانون ـ فقه : خسارت”
Read More »ترجمه کلمه depredator
depredator غارتگر
Read More »ترجمه کلمه depreciation allowances
depreciation allowances “وجوه استهلاکى بازرگانى : ذخيره استهلاک”
Read More »ترجمه کلمه depreciation of currency
depreciation of currency “قانون ـ فقه : کاهش قيمت اسمى سکه طلاى استاندارد بازرگانى : کاهش ارزش پول”
Read More »