to do up ازنودرست کردن ،تعمير رکدن ،خسته کردن ،خانه خراب کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه the red lion & sun
the red lion & sun شيروخورشيدسرخ
Read More »ترجمه کلمه to do well
to do well خوب بودن ،خوب گذران
Read More »ترجمه کلمه the reason why
the reason why دليل اينکه ،علت اينکه
Read More »ترجمه کلمه to do without any thing
to do without any thing ازچيزى صرف نظرکردن ،بدون چيزى گذران کردن
Read More »ترجمه کلمه tailor
tailor “سازمان دادن ،خياط،دوزندگى کردن ،درخور کردن ،مناسب کردن علوم نظامى : برش دادن از نظر رزمى به هم مربوط کردن”
Read More »ترجمه کلمه the reason is twofold
the reason is twofold دليلش دو چيز است
Read More »ترجمه کلمه taoism
taoism “تائوايسم ،فلسفه تائو،پيروى از طريقت چينى قانون ـ فقه : روش فکرى منسوب به lao-tse فيلسوف چينى که مبتنى است بر اداره مملکت بدون وجود دولت و بدون اعمال فرمها و اشکال خاص حکومت روانشناسى : ايين تائو”
Read More »ترجمه کلمه the reason is two fold
the reason is two fold دودليل دارد
Read More »ترجمه کلمه to douse the glim
to douse the glim چراغ راخاموش کردن
Read More »