فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
dichroism “دو رنگى ،داراى دو رنگ بودن شيمى : دو رنگ نمايى”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه dichotic listening
dichotic listening روانشناسى : شنود دو گوشى
Read More »ترجمه کلمه dichotic stimulation
dichotic stimulation روانشناسى : تحريک دو گوشى
Read More »ترجمه کلمه dichotomization
dichotomization دو شعبه کردن
Read More »ترجمه کلمه dichotomize
dichotomize بدو بخش تقسيم کردن
Read More »ترجمه کلمه dichotomizing search
dichotomizing search “جستجوى دو حالته ،جستجوى دورسته اى کامپيوتر : جستجوى دوقسمتى”
Read More »ترجمه کلمه dichogamous
dichogamous ()=dichogamic(گ.ش).داراى عناصر نروماده ايکه در مواقع متفاوت اماده بارورى مى شوند
Read More »ترجمه کلمه dichoglottic stimulation
dichoglottic stimulation روانشناسى : تحريک دو نقطه اى زبان
Read More »ترجمه کلمه dichord
dichord سازدوسيمه ،سازيکه هرنغمه ان دوسيم دارد
Read More »ترجمه کلمه dichorhinic stimulation
dichorhinic stimulation روانشناسى : تحريک منخرينى
Read More »