dirdum جنجال ،سر و صدا،توبيخ با صداى بلند
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه dire
dire ترسناک ،شوم ،مهلک ،وخيم
Read More »ترجمه کلمه direct
direct “مستقيم( شمشيربازى)،راسته ،دستور دادن دستورالعمل دادن ،راست راهنمايى کردن ، :)vt.& vi.(دستور دادن ،امر کردن( به)،اداره کردن ،هدايت کردن ،نظارت کردن( بر)، :)adj.& n.(مستقيم ،معطوف داشتن ،متوجه ساختن ،قراول رفتن معمارى : مستقيم روانشناسى : رهبرى کردن ورزش : مستقيم علوم نظامى : رهبرى کردن”
Read More »ترجمه کلمه direct absorption process
direct absorption process شيمى : فرايند جذب مستقيم
Read More »ترجمه کلمه direct access
direct access “دسترسى مستقيم ،دستيابى مسقيم کامپيوتر : دستيابى مستقيم علوم نظامى : دسترسى مستقيم به اطلاعات”
Read More »ترجمه کلمه diptych
diptych “دولوحى که باهم بوسيله لولايى متصل شده و براى نوشتن بکار مى رفته و تاه ميشده معمارى : قاب دو لوحى”
Read More »ترجمه کلمه diq (deviation intelligence quotient)
diq (deviation intelligence quotient) روانشناسى : هوشبهر انحرافى
Read More »ترجمه کلمه dir
dir +
Read More »ترجمه کلمه dirac equation
dirac equation شيمى : معادله ديراک
Read More »ترجمه کلمه dirctor of public prosecutions
dirctor of public prosecutions دادستان ،مدعى العموم
Read More »