disburse پرداختن ،خرج کردن ،خرج ،پرداخت کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه disbar
disbar “سلب صلاحيت از وکيل کردن ،ممنوع الوکاله کردن وکيل ،(حق ).از شغل وکالت محروم کردن قانون ـ فقه : اخراج وکيل از کانون وکلاء”
Read More »ترجمه کلمه disbarment
disbarment “محروميت از شغل وکالت قانون ـ فقه : محروم کردن از حق وکالت دادگسترى ممنوع الوکاله کردن”
Read More »ترجمه کلمه disbelief
disbelief بى اعتقادى ،بى ايمانى
Read More »ترجمه کلمه disbelieve
disbelieve باور نکردن ،اعتقاد نکردن ،دروغ پنداشتن
Read More »ترجمه کلمه disbeliever
disbeliever بى ايمان
Read More »ترجمه کلمه disavow
disavow “انکار،نفى ،ردکردن قانون ـ فقه : رد کردن”
Read More »ترجمه کلمه disavowal
disavowal “انکار،رد قانون ـ فقه : انکار”
Read More »ترجمه کلمه disband
disband “بر هم زدن ،منحل کردن يکانها،برهم زدن ،منحل کردن ،متفرق کردن يا شدن علوم نظامى : انحلال رسمى يکانها”
Read More »ترجمه کلمه disbanded
disbanded “منحل شده قانون ـ فقه : منحله”
Read More »