فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
dispatching “اعزام ،توزيع امکانات کامپيوتر : توزيع امکانات”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه dispatching priority
dispatching priority کامپيوتر : شماره کارها براى مشخص کردن تقدم انها
Read More »ترجمه کلمه dispassionate
dispassionate بى غرضى ،بى طرف ،بى تعصب ،خونسرد
Read More »ترجمه کلمه dispassionately
dispassionately بى غرضانه
Read More »ترجمه کلمه dispassionateness
dispassionateness بى غرضى ،بيطرفى
Read More »ترجمه کلمه dispatch
dispatch “قتل ،ارسال کردن ،حمل مخابره کردن ،اعزام يکانها،گسيل داشتن ،گسيل کردن ،اعزام داشتن ،اعزام کردن ،اعزام ،روانه کردن ،فرستادن ،مخابره کردن ،ارسال ،انجام سريع ،کشتن ،شتاب ،پيغام ،توزيع امکانات کامپيوتر : انتخاب کار بعدى و اماده کردن ان براى پردازش قانون ـ فقه : despatch بازرگانى : ارسال علوم نظامى : عزيمت فرستادن پيام”
Read More »ترجمه کلمه disparagingly
disparagingly بطوراهانت اور،با انکارفضيلت ( کسى ياچيزى)
Read More »ترجمه کلمه disparate
disparate “ناجور،مختلف ،نابرابر،نامساوى ،غيرمتجانس روانشناسى : ناهمخوان”
Read More »ترجمه کلمه disparation
disparation روانشناسى : ناهمخوان شدن
Read More »ترجمه کلمه disparity
disparity “ناجورى ،بى شباهتى ،عدم توافق ،اختلاف روانشناسى : ناهمخوانى”
Read More »