فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
distorted “شيمى : واپيچيده روانشناسى : تحريف شده”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه distorted crystal
distorted crystal شيمى : بلور واپيچيده
Read More »ترجمه کلمه distorted lattice
distorted lattice شيمى : شبکه واپيچيده
Read More »ترجمه کلمه distorted peak
distorted peak شيمى : پيک واپيچيده
Read More »ترجمه کلمه distorted prices
distorted prices بازرگانى : قيمت هاى تحريف شده
Read More »ترجمه کلمه distinguished unit citation
distinguished unit citation “نشان لياقت يکان علوم نظامى : نشان يکان برجسته”
Read More »ترجمه کلمه distinguisher
distinguisher قانون ـ فقه : فرقان
Read More »ترجمه کلمه distinguishing
distinguishing تشخيص دهنده ،مشخص ،اختصاصى ،مجزا
Read More »ترجمه کلمه distort
distort “شکسته شدن ،خميدن ،بد شکل کردن ،کج کردن ،تحريف کردن ،ازشکل طبيعى انداختن علوم مهندسى : خم شدن شيمى : واپيچيدن علوم نظامى : صداى نامفهوم از بى سيم بى قواره کردن”
Read More »ترجمه کلمه distinguished flying cross
distinguished flying cross “نشان ممتاز پرواز علوم نظامى : نشان صليب پرواز”
Read More »