dizgig فيشفيشه ،موشک ،يکجورفرفره ،زن د درى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه dizygotic
dizygotic ” )fraternal(برادرانه ،برادرى ،برادروار روانشناسى : دو تخمکى”
Read More »ترجمه کلمه divulgation
divulgation ابزارکندن ،قلع ،افشاء
Read More »ترجمه کلمه divulge
divulge “فاش کردن ،افشاء کردن ،بروز دادن قانون ـ فقه : ابراز کردن”
Read More »ترجمه کلمه divulgement
divulgement قانون ـ فقه : افشاء
Read More »ترجمه کلمه divulgence
divulgence افشاء
Read More »ترجمه کلمه divulsion
divulsion کندن ،قلع ،پاره کردن
Read More »ترجمه کلمه divorcement
divorcement جدايى ،تفرقه
Read More »ترجمه کلمه divorsement
divorsement طلاق يا مراسم طلاق
Read More »ترجمه کلمه divot
divot ورزش : چمن گلف کنده شده با ضربه چوب
Read More »