dock trials “ازمايشهاى بعد از تعمير ناو علوم نظامى : ازمايش قبل از دريانوردى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه dock warrant
dock warrant “رسيد لنگرگاه ،سند مالکيت کالاى موجود در انبار لنگرگاه بازرگانى : رسيد انبار بارانداز”
Read More »ترجمه کلمه docimasy
docimasy فن ازمايش فلزات ودواها
Read More »ترجمه کلمه dock
dock “حوضچه تعمير ناو،بارانداز،لنگرگاه ،بريدن ،کوتاه کردن ،جاخالى کردن ،موقوف کردن ،جاى محکوم يا زندانى در محکمه قانون ـ فقه : جايگاه متهم در دادگاه بازرگانى : اسکله علوم نظامى : سرسره علوم دريايى : حوض تعميرات”
Read More »ترجمه کلمه dock 1
dock 1 علوم دريايى : حوض
Read More »ترجمه کلمه dock 2
dock 2 علوم دريايى : توى حوض بودن
Read More »ترجمه کلمه dock-charges
dock-charges “هزينه هاى حوض علوم دريايى : syn : dock-dues”
Read More »ترجمه کلمه dobbin
dobbin يابوى صحرائى يا فرسوده
Read More »ترجمه کلمه doberman pinscher
doberman pinscher (ج.ش ).سگ پاسبان المانى متوسط الجثه
Read More »ترجمه کلمه docent
docent تدريس( در بعضى قسمت هاى امريکا)،معلم
Read More »