ترجمه کلمه double buff

double buff “تاکل دو شياره علوم نظامى : قرقره قلاب دو شياره علوم دريايى : قرقره قلاب دو شياره”

ترجمه کلمه double buffering

double buffering “روش انتقال اطلاعات ميان کامپيوتر و دستگاه جانبى کامپيوتر : ميانگير مضاعف”

double-button carbon microphone الکترونيک : ميکروفون دو زغالى

double chamber type tunnel klin “بوته ى نوع تونلى دو اطاقکى علوم مهندسى : کوره تونلى دو محفظه اى”

double check ورزش : کيش دوبل

double bottoms “ناو دو کفه اى علوم نظامى : ناو کف دوبل”

double branch علوم مهندسى : چهارراهه

double-break knife switch الکترونيک : کليد تيغه اى دو اتصالى

double-breasted دوطرف تکمه خور

double-bogey ورزش : دوبار کسب امتياز