drag force “نيروى کششى علوم مهندسى : نيروى مقاوم حرکت”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه drag-hook
drag-hook قلاب کشش ،قلاب عايق
Read More »ترجمه کلمه drag bike
drag bike ورزش : موتورسيکلت مخصوص مسابقه سرعت
Read More »ترجمه کلمه drag boat
drag boat “کرجى لاروب ورزش : قايق موتورى مسابقه سرعت”
Read More »ترجمه کلمه drag bracing
drag bracing علوم هوايى : بست کارى داخلى
Read More »ترجمه کلمه drag bunt
drag bunt ورزش : ضربه با ثابت نگهداشتن چوب براى دويدن به پايگاه
Read More »ترجمه کلمه draftsman
draftsman “نقشه کش ،طراح ،تهيه کننده لوايح قانونى علوم مهندسى : طراح معمارى : نقشه کش علوم نظامى : نقشه کش”
Read More »ترجمه کلمه drag
drag “کشيده شدن ،لايروبى کردن کشش ،قلاب ،ضربه اى که گوى بيليارد پس از برخورد متوقف مى شود،وسيله کنترل قرقره ماهيگيرى ،اصطکاک ،مقدارى که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشد کشيدن روى زمين ،کشاندن ،چيز سنگينى که روى زمين کشيده ميشود،بزور کشيدن ،سخت کشيدن ،لاروبى کردن ،کاويدن ،باتورگرفتن ،سنگين وبى روح علوم مهندسى : اسباب لايروبى کامپيوتر : عمل ...
Read More »ترجمه کلمه drag (boat) racing
drag (boat) racing ورزش : مسابقه قايقرانى سرعت
Read More »ترجمه کلمه drag axis
drag axis علوم هوايى : محور پسا
Read More »