drain cock علوم مهندسى : لوله تخليه
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه drain embankment of dam
drain embankment of dam عمران : خاکريزى زهکش سد
Read More »ترجمه کلمه drain joints
drain joints “درز زهکشى عمران : فاصله بين تنبوشه هاى زهکش به منظور دخول اب به تنبوشه ها”
Read More »ترجمه کلمه drain openings
drain openings عمران : درز زهکشى
Read More »ترجمه کلمه dragster
dragster ورزش : نوعى اتومبيل مخصوص مسابقه سرعت
Read More »ترجمه کلمه dragstrip
dragstrip ورزش : مسير مسابقه موتورسيکلت رانى سرعت مسير مسابقه قايقرانى سرعت
Read More »ترجمه کلمه dragway
dragway “مسير مسابقه اتومبيلرانى سرعت ورزش : مسير مسابقه موتورسيکلت رانى سرعت مسير مسابقه قايقرانى سرعت”
Read More »ترجمه کلمه drain
drain “خشک انداختن ،کشيدن زهکش ،خالى کردن اب ،زه کشى کردن ،ابگذر،زهکش فاضل اب ،اب کشيدن از،زهکشى کردن ،کشيدن( با offيا)away،زير اب زدن ،زير اب علوم مهندسى : ابگذر کامپيوتر : يکى از سه ترمينال متصل ترانزيستور نوعFET الکترونيک : جريان دادن معمارى : زهکش زيست شناسى : زهکش علوم نظامى : تخليه کردن علوم دريايى : زير اب”
Read More »ترجمه کلمه drain cleaner
drain cleaner عمران : ابزاريکه کف زهکشها را تميز ميکند
Read More »ترجمه کلمه dragonwort
dragonwort ترخون ،طرخون
Read More »