dried f. خشکبار،اجيل
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه dressy
dressy خودنما،خودساز،متداول ،لباس دوست
Read More »ترجمه کلمه drew
drew کشيده شد،رفت ،امد،بيرون کشيد،دريافت کرد،ناتمام گذاشت
Read More »ترجمه کلمه drian board
drian board علوم مهندسى : تخته قطران
Read More »ترجمه کلمه drib
drib مقدار کمى ،يک قطره ،اندک
Read More »ترجمه کلمه dribble
dribble “دريبل زدن ،دريبل ،رد کردن توپ از حريف( واترپولو)،چکانيدن ،خرده خرده پيش بردن( توپ فوتبال را)،چکشيدن ،پابپا کردن( توپ فوتبال) ورزش : رد کردن توپ از حريف”
Read More »ترجمه کلمه dressing ship
dressing ship “افراشتن پرچم علوم نظامى : تزيين کشتى”
Read More »ترجمه کلمه dressing station
dressing station درمانگاه کمک هاى اوليه وزخم بندى
Read More »ترجمه کلمه dressing-table
dressing-table ميز ارايش
Read More »ترجمه کلمه dressmaker
dressmaker خياط زنانه
Read More »