durra (گ.ش ).ذرت خوشه اى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه durst
durst جرات کرد،جرات داشت ،جسارت کرد،زهره داشت
Read More »ترجمه کلمه dusepalous
dusepalous داراى دو کاس برگ ،کاسى
Read More »ترجمه کلمه dusk
dusk “تاريکى شب ،تيرگى هوا هواى تاريک روشن يا گرگ و ميش ،تاريک وروشن ،هواى گرگ وميش ،هنگام غروب ،تاريک نمودن علوم نظامى : تاريکى”
Read More »ترجمه کلمه duskily
duskily تاريک وار،به تيرگى
Read More »ترجمه کلمه duroc
duroc (ج.ش ).خوک بزرگ وقرمز امريکايى
Read More »ترجمه کلمه durometer
durometer سختى سنج ،اسبابى که بوسيله ان سختى وسفتى اجسام را معين ميکنند
Read More »ترجمه کلمه during his absonce
during his absonce درمدت غيبت او
Read More »ترجمه کلمه during his incumbency
during his incumbency دردوره تصدى او
Read More »ترجمه کلمه during his tenure of office
during his tenure of office درمدت تصدى او
Read More »