endowed property “عين موقوفه ،موقوفه قانون ـ فقه : مال موقوفه ،مال وقفى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه endowment
endowment “وقف ،استعداد،هديه ،بخشش ،اعطا،موهبت قانون ـ فقه : اعطا روانشناسى : موهبت بازرگانى : وقف”
Read More »ترجمه کلمه endowment assurance
endowment assurance بازرگانى : بيمه عمر مختلط
Read More »ترجمه کلمه endowment for descendants
endowment for descendants قانون ـ فقه : وقف بر اولاد
Read More »ترجمه کلمه endothermicity
endothermicity شيمى : گرماگيرى
Read More »ترجمه کلمه endow
endow (با )with بخشيدن( به)،اعطا کردن(به)،(به صيغه اسم مفعول )دارا،چيزى راوقف کردن ،وقف کردن ،موهبت بخشيدن به
Read More »ترجمه کلمه endow (for pious purposes)
endow (for pious purposes) “وقف کردن قانون ـ فقه : بخشش و اعطا کردن”
Read More »ترجمه کلمه endowed
endowed صاحب مال و مکنت ،متصف
Read More »ترجمه کلمه endotherm
endotherm جانور خون گرم ،خونگرم
Read More »ترجمه کلمه endothermic
endothermic “معمارى : گرماگير شيمى : گرماگير”
Read More »