entertainingly بطوريکه سرگرم کند،بطورتفريح دهنده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه entertainment
entertainment “مهمانى ،تفريحات ،پذيرايى کردن ،پذيرايى ،سرگرمى روانشناسى : سرگرمى علوم نظامى : سرگرمى”
Read More »ترجمه کلمه enthalpy
enthalpy “انتالپى معمارى : حرارت فعال شيمى : محتواى گرمايى زيست شناسى : انتالپى”
Read More »ترجمه کلمه enthalpy of formation
enthalpy of formation شيمى : انتالپى تشکيل
Read More »ترجمه کلمه entertain
entertain “پذيرايى کردن ،مهمانى کردن از،سرگرم کردن ،گرامى داشتن ،عزيزداشتن ،تفريح دادن ،قبول کردن ورزش : ميزبانى”
Read More »ترجمه کلمه entertainable
entertainable قابل پذيرائى و يا نگهدارى
Read More »ترجمه کلمه entertainer
entertainer پذيرائى کننده ،ميزبان
Read More »ترجمه کلمه entertaining
entertaining سرگرم کننده
Read More »ترجمه کلمه enterpreneur
enterpreneur کامپيوتر : شخصى که يک سازمان تجارى را پايه گذارى کرده و اداره مى کند
Read More »ترجمه کلمه enterprise
enterprise “قدرت اقدام ،دست يازيدن به کارى ،اقدام به اجراى قوانين کردن ،موسسه يا بنگاه اقتصادى ،تعهد،تجارتخانه ،شرکت ،موسسه ،بنگاه اقتصادى ،عمل تهوراميز،امرخطير،اقدام مهم ،(مانند تاسيس کارخانه وغيره)،سرمايه گذارى ،تشکيلات اقتصادى ،مبادرت بکارى کردن ،اقدام کردن کامپيوتر : سازمانى که کار يا گروهى از کارهاى مربوط به ساير نقاط جهان را انجام مى دهد قانون ـ فقه : موسسه ،تجارت ...
Read More »