enzootic مرض همه گير دامها،امراض فصلى و ناحيه اى دامها
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه envoyship
envoyship نمايندگان سياسى
Read More »ترجمه کلمه envy
envy “رشک ،حسادت ،حسد بردن به ،غبطه خوردن روانشناسى : غبطه”
Read More »ترجمه کلمه envy rankled in his breast
envy rankled in his breast اتش رشک در سينه اش مشتعل بود( يا سينه اش را مى گداخت)
Read More »ترجمه کلمه enwind
enwind بدور چيزى پيچيدن ،احاطه کردن ،محصور کردن
Read More »ترجمه کلمه envision
envision خيال بافى کردن ،رويايى بودن ،دررويا ديدن
Read More »ترجمه کلمه envoi
envoi )=envoy(فرستاده ،نماينده ،ايلچى ،مامور سياسى ،(گ )سخن اخر،شعر ختامى
Read More »ترجمه کلمه envoy
envoy “فرستاده سياسى ، )=envoi(فرستاده ،نماينده ،ايلچى ،مامور سياسى ،(گ )سخن اخر،شعر ختامى قانون ـ فقه : مامور”
Read More »ترجمه کلمه envoy extraordiinary
envoy extraordiinary “فرستاده فوق العاده قانون ـ فقه : نماينده فوق العاده”
Read More »ترجمه کلمه environmentalist
environmentalist “محيط زيست شناس ،محيط زيست گرا روانشناسى : محيط نگر زيست شناسى : پرمون گر”
Read More »