epidemically بطورمسرى ،چنانکه همه جاسرايت کند
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه epidemiology
epidemiology “همه گيرشناسى ،علم ناخوشى هاى همه گير،علم امراض مسرى روانشناسى : همه گيرى شناسى”
Read More »ترجمه کلمه epiderm
epiderm روانشناسى : روپوست
Read More »ترجمه کلمه epidermal
epidermal مربوط به پوست برونى ،بشره اى
Read More »ترجمه کلمه epicycloid
epicycloid منحنى ترسيم شده بر نقطه اى درمحيط دايره ثابتى که درخارج دايره بچرخد
Read More »ترجمه کلمه epideictic
epideictic نمايشى
Read More »ترجمه کلمه epidemic
epidemic همه گير،مسرى ،واگير،بيمارى همه گير،عالمگير،جهانى
Read More »ترجمه کلمه epidemical
epidemical همه جاگير،وبائى ،عام ،متداول ،مسرى
Read More »ترجمه کلمه epicurus
epicurus نام فيلسوف يونانى که معتقد،بود خوش گذرانى منتهاى سعادت ،و خوبى است
Read More »ترجمه کلمه epicycle
epicycle دايره اى که مرکزش روى محيط دايره بزرگترى است و در مدار دايره بزرگترى حرکت ميکند
Read More »