estrogen “هورمن جنسى زنانه که موجب بروز سفات جنسى ثانويه زنان ميشود،ماده که بطورطبيعى درگياهان وجود دارد وداراى اثرات حياتى مشابه است روانشناسى : استروژن”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه estoppel
estoppel “(حق)اقرارياعملى که انکاريانقص ان قانونا ممنوع باشد،مانع قانونى براى انکارپس ازاقرارعدم امکان انکار پس از اقرار بازرگانى : عدم امکان انکار پس از اقرار”
Read More »ترجمه کلمه estovers
estovers لوازم ،ضروريات ،چوب ياهيزم که اجاره دارميتواندازملک موجربردارد
Read More »ترجمه کلمه estrade
estrade صحن ،صفه ،سکو
Read More »ترجمه کلمه estrange
estrange دلسرد کردن ،بيگانه کردن ،دورکردن
Read More »ترجمه کلمه estoc
estoc يکجورشمشيرکوتاه
Read More »ترجمه کلمه estonian
estonian اهل جمهورى سابق استونى درشمال اروپا،زبان استونى
Read More »ترجمه کلمه estop
estop منع کردن ،مانع شدن ،مسد.د کردن
Read More »ترجمه کلمه estopel
estopel “مانع ادعا،عملى که باعث مى شود عامل از طرح دعوى يا ادعا يا تکذيب و انکار قانون ـ فقه : امر خاصى محروم شود”
Read More »ترجمه کلمه estimator
estimator “ارزياب ،براورد کننده ،تخمين کننده ،مقوم عمران : براوردکننده بازرگانى : تخمين زننده”
Read More »