excretive دفع کننده ،ترشحى ،تراوشى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه excretory
excretory مربوط به دفع فضولات
Read More »ترجمه کلمه excruciate
excruciate “ازار دادن ،شکنجه کردن ،برصليب اويختن قانون ـ فقه : شکنجه کردن”
Read More »ترجمه کلمه excrescential
excrescential زائد،زيادى
Read More »ترجمه کلمه excreta
excreta فضولات ،مدفوعات
Read More »ترجمه کلمه excrete
excrete دفع کردن ،بيرون انداختن ،پس دادن
Read More »ترجمه کلمه excretion
excretion دفع ،مدفوع
Read More »ترجمه کلمه excrementitious
excrementitious برازى ،فضله اى ،نجاستى
Read More »ترجمه کلمه excrescence
excrescence رويش ناهنجار
Read More »ترجمه کلمه excrescency
excrescency اماس گياهى يا حيوانى ،برامدگى ،رويش ناهنجارنسوج ،رشد زائد
Read More »