expanded scope الکترونيک : صفحه گسترده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه expanded type
expanded type کامپيوتر : نوع گسترده
Read More »ترجمه کلمه expandable
expandable “بسط پذير،قابل انبساط کامپيوتر : قابل انبساط”
Read More »ترجمه کلمه expanded
expanded بسط يافته ،مبسوط،منبسط شده
Read More »ترجمه کلمه expanded , capacity
expanded , capacity “توسعه ظرفيت علوم نظامى : زياد کردن گنجايش”
Read More »ترجمه کلمه expanded contrast
expanded contrast علوم مهندسى : تنظيم کنتراست
Read More »ترجمه کلمه expand
expand “بسط يافتن ،منبسط شدن ،منبسط کردن ،توسعه دادن ،بسط دادن ،پهن کردن ،به تفصيل شرح دادن علوم مهندسى : توسعه دادن قانون ـ فقه : توسعه دادن و افزايش دادن حجم يا مقدار چيزى”
Read More »ترجمه کلمه expandability
expandability “بسط پذيرى ،قابليت انبساط کامپيوتر : قابليت توسعه”
Read More »ترجمه کلمه exothermic solution
exothermic solution شيمى : انحلال گرماده
Read More »ترجمه کلمه exothermicity
exothermicity شيمى : گرمادهى
Read More »