exposed “ظاهر شده ،بدون پوشش ،در معرض ديد،روباز،بى پناه ،در معرض نهادن ،سر راه گذشته علوم نظامى : جناح باز”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه expose
expose “نماياندن ،روباز گذاردن ،باز کردن جناحها،باز کردن پوشش ،بى پناه گذاشتن ،بى حفاظ گذاردن ،درمعرض گذاشتن ،نمايش دادن ،افشاءکردن علوم مهندسى : در معرض اشعه قرار دادن علوم نظامى : در معرض ديد قرار گرفتن يا دادن ظاهر شدن يا کردن”
Read More »ترجمه کلمه expose (to)
expose (to) معمارى : نماياندن
Read More »ترجمه کلمه expose to rays
expose to rays “در معرض اشعه قرار دادن علوم مهندسى : در معرض نور گذاشتن”
Read More »ترجمه کلمه exportation
exportation صدور
Read More »ترجمه کلمه exporter
exporter “صادرکننده قانون ـ فقه : صادر کننده بازرگانى : صادر کننده”
Read More »ترجمه کلمه exports
exports بازرگانى : کالاهاى صادراتى
Read More »ترجمه کلمه exposal
exposal افشاء،ارائه
Read More »ترجمه کلمه export quotus
export quotus بازرگانى : سهميه صادرات
Read More »ترجمه کلمه export surplus
export surplus بازرگانى : مازاد صادرات
Read More »