external “ظاهرى ،پديدار،صورى ،خارج ،بيرون ،ظاهر،سطح ،ظواهر،بيرونى ،خارجى علوم مهندسى : صورى عمران : خارجى معمارى : خارجى قانون ـ فقه : ظاهر،خارجى روانشناسى : برونى بازرگانى : خارجى علوم هوايى : خارجى علوم نظامى : خارجى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه exterminable
exterminable برانداختنى ،نابودساختنى ،قابل انهدام ،قابل انقراض
Read More »ترجمه کلمه exterminate
exterminate “قلع و قمع کردن ،برانداختن ،بکلى نابودکردن ،منهدم کردن ،منقرض کردن ،دفع افات کردن علوم نظامى : از بين رفتن يا از بين بردن”
Read More »ترجمه کلمه extermination
extermination “انهدام ،براندازى ،نابودى ،دفع افات زيست شناسى : نابود شدن”
Read More »ترجمه کلمه exterminative
exterminative انهدام کننده ،برکننده ،مايه انهدام يا انقراض
Read More »ترجمه کلمه exterior varnish
exterior varnish “جلاى خارجى علوم مهندسى : لاک خارجى”
Read More »ترجمه کلمه exteriority
exteriority حالت بيرونى ياظاهرى ،دلبستگى به( صورت )ظاهر
Read More »ترجمه کلمه exteriorization
exteriorization صورت خارجى دادن به
Read More »ترجمه کلمه exteriorize
exteriorize ظاهرى دانستن ،بصورت ظاهرفهميدن يا فهاندن ،صورت ظاهر يا وجود خارجى دادن
Read More »ترجمه کلمه exteriorly
exteriorly ازبيرون ،درخارج ،درظاهر،ظاهرا
Read More »