extramarital ” )=adulterous(خارج ازدواجى ،زناکارانه ،زانى روانشناسى : خارج از زناشويى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه extramundane
extramundane بيرون از جهان يادنيا،خارج دنيايى
Read More »ترجمه کلمه extramural
extramural خارج از حصار شهر،مربوط به خارج از دانشگاه
Read More »ترجمه کلمه extrajection
extrajection روانشناسى : برون اندازى
Read More »ترجمه کلمه extrajudicial
extrajudicial “خارج از موضوع مطرح شده دردادگاه ،غيررسمى ،خارج ازصلاحيت قضايى قانون ـ فقه : بدون ارتباط به موضوع دعوى”
Read More »ترجمه کلمه extrajudicial confession
extrajudicial confession قانون ـ فقه : اقرار در خارج دادگاه
Read More »ترجمه کلمه extralegal
extralegal غيرقانونى ،ماوراى قانون
Read More »ترجمه کلمه extrados springing line
extrados springing line معمارى : پاطاق بيرونى
Read More »ترجمه کلمه extrafusal
extrafusal روانشناسى : برون دوکى
Read More »ترجمه کلمه extragalactic
extragalactic “برون کهکشانى ،(نج ).خارج کهکشانى نجوم : فراکهکشانى”
Read More »