factional مربوط به دسته بندى يا توطئه ،فرقه اى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه factionalism
factionalism “تحزب ،اعتقاد به سيستم حزبى ،فرقه بازى ،نفاق قانون ـ فقه : اعتقاد به لزوم وجود احزاب سياسى”
Read More »ترجمه کلمه facsimile recorder
facsimile recorder “دستگاه عکاسى راديويى الکترونيک : دستگاه فاسيميل”
Read More »ترجمه کلمه facsimile transceiver
facsimile transceiver کامپيوتر : واحدى براى انتقال و دريافت الکترونيکى
Read More »ترجمه کلمه fact
fact “بوده ،واقعيت ،حقيقت ،وجود مسلم روانشناسى : واقعيت”
Read More »ترجمه کلمه facing the church
facing the church روبروى کليسا
Read More »ترجمه کلمه facr piece
facr piece علوم نظامى : قسمت مربوط به صورت ماسک ضد گاز
Read More »ترجمه کلمه facsimile
facsimile “فاکس ،نمابرد،رونوشت گرفتن ،عکس راديويى ، )fax(رونوشت عينى ،رونوشت ،گروار،کليشه عين متن اصلى علوم مهندسى : کپيه کردن کامپيوتر : پست تصويرى الکترونيک : عکاسى راديويى قانون ـ فقه : رونوشت مصدق علوم نظامى : عکس تله فتو”
Read More »ترجمه کلمه facing concrete
facing concrete معمارى : بتن نما
Read More »ترجمه کلمه facing distance
facing distance “مسافت بين نفرات در صف براى سهولت چرخش به اطراف( چهار انگشت فاصله) علوم نظامى : مسافت بين نفرات در صف براى سهولت چرخش به اطراف”
Read More »