flask “فلس ،ورقه ،پرک ،تنگ ازمايشگاه ،قمقمه ،فلاسک ،دبه مخصوص باروت تفنگ علوم مهندسى : قمقمه شيمى : بالن”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه flasket
flasket سبدرخت شويان ،سبدگازرى ،دبه کوچک
Read More »ترجمه کلمه flat
flat “يکنواخت ،پايين دست ،پايين ،درزير،تماس دو لبه اسکيت ،ضربه بدون ايجاد پيچ در گوى بيليارد حالت کشيده و بدون انحناى بادبان درياى ارام ،پنچرى طاير،عکس ساده و يکدست ،مسلح ،سکو، )n.& adj.& adv.(تخت ،مسطح ،هموار،صاف ،بى تنوع ،يک دست ،خنک ،بى مزه ،قسمت پهن ،جلگه ،دشت ،اپارتمان ،قسمتى از يک عمارت ،)=flatten(:)vt.& vi.( علوم مهندسى : خوابيده پنچرى لاستيک ...
Read More »ترجمه کلمه flat affect
flat affect روانشناسى : افت عاطفى
Read More »ترجمه کلمه flashover
flashover تخليه الکتريکى غير عادى ،صاعقه ،برق
Read More »ترجمه کلمه flashpoint
flashpoint درجه اى ازگرماکه دران بخارمايعات فرارميسوزد
Read More »ترجمه کلمه flashproof
flashproof “ضد شعله علوم نظامى : لباس ضد شعله”
Read More »ترجمه کلمه flashy
flashy درخشانى ،نمايشى ،زرق وبرقى
Read More »ترجمه کلمه flashlight battery
flashlight battery علوم مهندسى : باطرى چراغ قوه
Read More »ترجمه کلمه flashlight signal
flashlight signal علوم مهندسى : سيگنال چراغ قوه
Read More »